شبی دزدی وارد خانه ی روضه خوانی شد وانچه در منزل بود وبدردش میخورد جمع کرد ودر یک چادر شب بزرگی پیچید موقعی که خواست ان رابردارد واز منزل خارج شود روی عادتی که داشت گفت یا علی وانرا پشت کرد روضه خوان از این صدا از خواب پرید واز جا برخواست ودست دزدرا گرفت وگفت من یک عمر یا حسین گفته ام واینها را جمع کرده ام وتو می خواهی همه ی اینهارا با گفتن یک یا علی ببری کشکول طبسی
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
آمار سایت